علم از نظر اسلام، دارای اهمیت فراوانی است و اساس و ستون و تقویت کننده ساختار آن میباشد. و به دلیل اهمیت و فواید آن خداوند سبحان در شروع وحی به علم آموزی امر کرد و اولین آیهای که جبرییل نازل کرد «اقرا باسم ربک الذی خلق» بود و همچنین آیه «قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ: بگو آیا کسانی که نمی دانند با کسانی که می دانند با هم برابرند؟»
در حدیث شریف نبوی برای نشان دادن اهمیت علم از قول ایشان آمده: «کسب علم بر هر مرد و زن مسلمان واجب است» و یا نقل است که ایشان فرمود: «از گهواره تا زمان مرگ درپی علم آموزی باشید و یا در جستجوی علم باشید حتی اگر در چین باشد.» و این مثال را به خاطر طی کردن یک مسیر طولانی در آن زمان و تحمل مشقت برای کسب علم گفتهاند . همچنین که پیامبر (ص) در روز بدر امر کردند که هر یک از اسرای قریش باید به ده نفر از مسلمانان خواندن و نوشتن یاد بدهند تا آزاد شوند.
از معانی آیات قرآن و احادیث پیامبر روشن میشود که تحصیل و آموزش علم بر تمام احاد امت اسلام؛ اعم از مرد و زن واجب میباشد و علوم دینی اسلام و قرآن که حقیقت و شریعت و اساس دین اسلام میباشد در اولویت قرار دارد. همانا قرآن علم الهی میباشد و امور کل هستی در
لابهلای خود دربردارد بنابراین بر هر مسلمانی لازم است که در جهت فهم اصول و تعالیم قرآنی که قانون اساسی اسلام و اولین چیزی است که بر محمد نازل شده، به علم و دانش توجه نماید.
انواع علوم:
علوم ظاهری: که شامل تمامی علوم دینی که مکان مطالعه و آموختن آنها در کتابها وجود دارد و نیز علوم مادی دیگر مانند پزشکی و ریاضیات و علوم طبیعی و جامعه شناسی و روانشناسی و علوم فضایی و … میشود.
علوم طریقت: علومی که امکان کسب و آموختن آن ها در هیچ کتابی وجود ندارد و تنها در مصاحبت مشایخ طریقت و عارفان و سلوکیت به دستان آنها می باشد.
و از آنجا که طریقت کسنزانی امتداد رسالت سرورمان محمد است و از روح اسلام نشأت گرفته پس تمام مریدان را به کسب علم و عمل ملزم میکند و به پرورش روح خود در جهت رویارویی با چالشهای علمی و شناخت غایت اصول اسلام و چارچوب مبانی طریقت دعوت مینماید.
خداوند در قرآن با انسان به عنوان مخاطب دارای شعور سخن میگوید و نظر او را به اسرار هستی جلب میکند و مسلمان بدون دسترسی به علم از درک آن عاجز میباشد. و خدا در قرآن این افراد را چنین توصیف می کند: «ویتفکرون فی خلق السموات والأرض ربنا ما خلقت هذا باطلا: آنان پیوسته در آفرینش آسمانها و زمین می اندیشند و میگویند: پروردگارا این جهان با عظمت را بیهوده نیافردی.» و قرآن افرادی را که به دنبال تفکر نمیباشند چنین ملامت کند: «أُولَئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ :آنها مانند چهارپایانند و بلکه از آنها گمراه ترند»
مسلمان زمانی که به اجرام و مدارها و حرکتهای آنها در منظومه شمسی نظر میکند و به نظم حیرتانگیزی که هیچ خلل و سستی و تاخیر یا شتابی در حرکت آنها نیست می نگرد متوجه این امر میشود که آفریدن این ها کار خالق مدبر و تواناست که در هر مخلوقی اشارتی قرار داده که به عظمت وجود او دلالت دارد. و این همه هماهنگی بنا به نظر بعضی از متفکرین که با نگرش مادی به علوم طبیعی میپردازند کار تصادفی یا اتفاقات طبیعی نمیباشد و این حقیقت را فقط اهل علم و بصیرت و تجربه درک می کند. پس علوم خداوند سبحان از روز ازل موجود بوده ولی خداوند سبحان هر چه را که بخواهد به واسطه هر آنکس که خود بخواهد آشکار میکند و تمام اکتشافاتی که به دست دانشمندان انجام میشود همان است که خدا میخواهد و دانشمندان تنها علت آن هستند نه خالق آن. و دانشمندان تنها زمانیکه خداوند بخواهد اکتشاف علمی به سود انسان تمام شود، این اکتشافات را می توانند برای مردم آشکار کنند. پس علم سلاح مومن میباشد که خداوند آن را از عدم برای بندگانش به وجود آورده و آنها را به کسب آن دعوت نموده و همچنین اهل طریقت به ضرورت کسب علم برای مرید سالک تاکید میکنند. حضرت عبدالقادر گیلانی (قدس الله سره) میفرماید: علم را کسب کنید که در آن خیر است و به آن عمل کنید تا از آن علم سود ببرید. علم مانند شمشیر است و عمل به آن، مانند دست. شمشیر بدون دست و دست بدون شمشیر به هیچ عنوان بُرنده نمیشود.
پانویس:
۱ – العلق : ۱.
۲ – الزمر : ۹.
۳- آل عمران : ۱۹۱.
۴ – الفرقان : ۴۴.
۵ – فصلت : ۵۳.
۶ – جلاء الخاطر من کلام الشیخ عبد القادر – الناشر الشیخ محمد الکسنـزان .
۷ – الشیخ محمد الکسنزان ـ کتاب الطریقه العلیه القادریه الکسنزانیه – ص۱۱۵.