نمایش نوار ابزار

شیخ عبدالقادر قازان قایه ( قدس الله سره )

اسم او: شیخ سید عبدالقادر قازان قایه پسر سید حسین پسر سید محمود پسر سید شیخ اسماعیل ولیانی

لقب او: قازان قایه فرزندان شیخ عبدالکریم پدر شیخ حسن قره جیوار و شیخ حسین و شیخ محیی الدین

طریقت: قادریه

هم عصران او: شیخ عبدالکریم شاه کسنزان قدس الله سره

زندگی نامه او: یکی از مشایخ طریقت قادریه است و دایی شیخ عبدالکریم شاه کسنزان قدس الله سره بود، کسی که در ابتدای جوانی به شکار علاقه شدیدی داشت و روزی آهوی بزرگ و بلند قامتی دید با خود گفت شکار این آهو آرزوی من است و اشتیاق و آرزوی شکار چنین آهوهایی را دارم بنابراین به او کمی نزدیک‌تر شد و دید که آهو همچنان ایستاده و حرکتی نمی‌کند بیشتر و بیشتر نزدیک شد و ناگه دید به مکان آهو رسیده است در حالی که آهو از او فرار نمی‌کند موهای آهو را گرفت در حدی که کامل او را در بر گرفت، در همین حال آهو زبان گشود و گفت:« ای عبدالکریم آمده بودی ما را صید کنی اما ما تو را صید کردیم» بعد از این عبدالکریم به نزد دایی خود ولی الله بزرگ سید شیخ عبدالقادر قازان قایه رفت که ایشان آن زمان شیخ طریقت قادریه بود، عبدالکریم به محض ورودش به مجلس دراویش دست خود را برای سلام و درود بالا برد و دایی شیخ عبدالقادر قدس الله سره او را صدا زد و گفت: عبدالکریم درباره آهوی که میخواستی شکار کنی و او تو را شکار کرد با ما صحبت کن و این از کشف و شهود بود و همه کسانی که در مجالس شیخ حاضربودند فریاد زدند: «عبدالکریم نوبت تو رسیده است» عبدالکریم از این موضوع متحیر شد و سپس پذیرای ملامت دایی مبارکش گشت.

 

منابع :
1- بوتان معروف – النفحات الكسنزانية – ص58 – 59 .
2- عبد الكريم المدرس – علماءنا في خدمة العلم والدين – ص 320- 321 .

دیدگاه ها